البته اين كاهش در همه انتخابات جهان، عادى بشمار آمده ونمونه آن در انتخابات اخير انگلستان بود كه بيستوشش در صد از مردم در آن حضور يافتند.
در سه انتخابات گذشته (2005، 2010 و 2014) با وجود پدیده انفجارهای خیابانی، مردم به پای صندوقهای رای رفتند و مشارکت بالای 60 درصد داشتند، اما در دوره پساداعش و با وجود امنیت قابل قبولی تنها 44 درصد شرکت کردند.
اين كاهش حضور را البته مى توان به علًت عدم حضور فعًال نجف ومرجعيت كه خود قلب تپنده عراق بشمار مى آيد از سويي بشمار آورد، و از سوى ديگر، عادًى شدن ضعف خدمات رسانى به مردم وبازيهاى سياسى در صحنه عراق دانست.
ناگفته نماند كه دولت حيدر العبادى با توجه به شرايط جنگ با داعشيان وتهى بودن خزانه مالى دولت و درگيريهاى حزبى وشرايط سخت وجدايي طلبانه كردها در پس داعش ودهها موارد ديگرى كه ملًت و دولت عراق با آن دست به گريبان بود، ليكن بنظر مى رسد كه دولت آقاى عبادى در پس سقوط صدام، بهترين عملكرد را داشته است.
گرچه اکثریت نسبی از اقلیت 44 درصدی شرکتکننده در انتخابات نیز به شیوه خود، پیام اعتراضبه سياستمداران عراق را رساندند.
كه اين خود به گونه اى تحت تاثير رهنمودهاى آية الله سيستانى قرار داشت كه ايشان علاوه بر تاكيد بر تغيير چهره هاى سياسى در عراق ، ونيز با منتشر شدن سخن مشهور ايشان در يك ماه اخير پيش از انتخابات كه مبنى بر (تجربه شده، ديگر جاى آزمون دادن دوباره را ندارد) بود. گرچه ايشان در آخرين پيام مشهور خود ، به گونه اى از اين سخن بازگشته واختيار را به مردم واگذاشتند ليكن بنظرم اين جمله در ميان مردم عراق نهادينه شد واز آنجا كه مرجعيت با پيام خود ، به گونه اى از اظهار نظر در باره افراد واحزاب خوددارى كرده واين مهم را به مردم واگذاشت ليكن آيه يأس از پيام ايشان نسبت به سياستمداران قبلى وگردانندگان پانزده ساله عراق، آشكار بود.
در اين هنگام نيز با زد وبندهااز سويي وياس مردم از چهره هاى مشهور گذشته از يك سو، و تحركات سياسى در منطقه ، همه وهمه موجب گرديد كه مردم رو به سوى گروهى آورند كه بارها با اقدامات انقلابى وخيزش هاى مردمى ، عاقلانه ويا برخلاف آن ، حدًاقل توانستند تغييراتى را به سود مردم بوجود آورند ، روى آورده واين بار اورا به صحنه سرازير سازند كه شايد آينده بهترى را براى آنان رقم زند.
آنها با انتخاب سائرون و از اکثریت انداختن لیست انتخاباتی نخستوزیر کنونی و رویگردانی از لیست نوری المالکی، نخستوزیر سابق بر مقتضای این شعار سائرون و نيز سخن مرجعيت ، عمل کردند که فرموده بود "آزموده را آزمودن خطاست."
پدیده این دور انتخابات، لیست مورد حمایت مقتدی صدر بود که نتایجی غیر منتظره به دست آورد؛ اما به نحوی نیست که موجب تکروی این جریان در آینده سیاسی عراق شود. بالا آمدن این جریان از آنجا كه از ائتلاف با احزاب مختلف بوجود آمده وگروههاى مخالف حضور ايران نيز در آن وجود دارند، میتواند چالشی جدی برای آینده نفوذ ایران در عراق باشد.ليكن با شخصيت ويژه اى كه از مقتدى صدر در اين چند سال وجود دارد، چنين بنظر مى رسد كه واقعيت هاى ظاهرى او با درونى وى تفاوت داشته
وبا راهكارهاى عاقلانه به ويژه از سوى ايران، نه تنها مشكلى در عراق نداشته باشيم بلكه از وجود او به عنوان پل ارتباطى با عربستان ومنطقه، بهره برد.
شعارهاى خيابانى اين دو روز خود با توجه به رويكردهاى شخص مقتدى صدر در قبل ونرمش صد وهشتاد درجه اى او، گواه بر اين است كه ايران در اين شرايط ازوضعيت بسيار خوب وقدرتمندى در عراق برخوردار خواهد بود كه البته باز تاكيد مى نمايم اين شرايط بستگى به ديپلماسى خردمندانه ما با اين سياستمداران تازه و رهبرى آنان دارد.
نتایج انتخابات نشان میدهد که حکومت آینده نیز لزوما توافقی (حداقلی یا حداکثری) است و نه برآیند اکثریت سیاسی، و بر خلاف حکومتهای پیشین به ائتلاف گستردهتری نیاز دارد. با توجه به تجارب گذشته، قطعا لیست سائرون که حائز اکثریت نسبی شده است، تشکیل دهنده حکومت نخواهد بود. هر کدام از لیستهای بزرگ مثل سائرون، الفتح و النصر برای تشکیل حکومت باید یک ائتلاف پارلمانی متشکل از حداقل 165 نماینده از 329 نماینده را ایجاد کنند.
بنابراين بايد دست به ائتلاف بزرگى زده ليكن بنظرم رهبرى آن در اختيار مقتداى صدر قرار خواهد گرفت.
در مورد تشکیل حکومت آینده عراق دو احتمال وجود دارد:
نخست: بدون تشکیل یک ائتلاف پارلمانی؛ به این معنا که گروهها و احزاب سیاسی بزرگ درباره نخستوزیری یک نفر و پستهای کلیدی توافق کنند و این شخص کابینه خود را تشکیل داده و به مجلس معرفی و رای اعتماد بگیرد. اين اقدام تند مى تواند از سوى مقتدى
صدر صورت گيرد ومردم عراق هم به اين اميد كه شايد سياستمداران تازه ، از نهيب او بترسند ، دست به حمايت از وى زده وعراق را به اميد خدمت رسانى به پيش ببرند. بنابراين با تظاهرات خيابانى پيروان صدر ، مى تواند اين پديده بصورت قانونى ودر خيابانهاى عراق به تصويب برسد وعملى گردد.
این راهکار بدون موافقت قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای به ویژه ایران و آمریکا ممکن نیست. چنین احتمالی با توجه به تشدید تنشها میان تهران و واشنگن زیاد متصور نیست. ليكن باز در اينجا معتقدم كه برنده ميدان ايران است و با رايزنى داهيانه، ايران مى تواند گوى سبقت از واشنگتن را به سود خود ببرد.
دوم: تشکیل ائتلاف پارلمانی مثل دورههای پیش و چند سناریو:
الف: ائتلاف پنج لیست شیعی (سائرون، الفتح، النصر، دولت قانون و حکمت) با داشتن حدود 180 نماینده، اگر این لیستها بتوانند بر سر نخستوزیری توافق کنند، به راحتی قادر به تشکیل حکومت خواهند بود. چنین احتمالی با توجه به اختلافات درونی به ویژه میان جریان صدر و بقیه اطیاف و همچنین ناهمگونی حامیان خارجی دور از ذهن است.
ب: ائتلاف پارلمانی الفتح، النصر، دولت قانون، حکمت و کردها به ویژه اتحادیه میهنی و لیستهای کوچکتری از اهل سنت و نمایندگان مستقل. چنین احتمالی ممکن و شدنی است. گزینههای نخست وزیری این ائتلاف ، هادی العامری و سپس حیدر العبادی خواهد بود. این احتمال مورد پسند ایران است به خصوص اگر گزینه نخستوزیری ، هادی العامری باشد. حیدر العبادی همچنان میتواند به عنوان یک گزینه توافقی مطرح باشد، اما اگر در ائتلاف با سائرون و بدون حضور لیست الفتح (حشد شعبی) انتخاب شود، چندان به سود ايران نبوده ومى توان گفت كه اين بار حيدرالعبادى ، قبله گاهش امريكا خواهد بود.
تشکیل ائتلاف یکپارچه کردی در این دوره دشوار است و احتمالا کردهاى پراکنده وارد ائتلافهای پارلمانی شوند. گرچه احتمال لیست یکپارچه را هم نمى توان از نظر دور داشت اما چندان تاثيرى در روند جريان نخواهد گذارد. نباید امکان ائتلاف دو جناح حزب الدعوه و لیستهای سُنّی در روزها و هفتههای آتی را از نظر دور داشت. - انتخاب نخستوزیری و تشکیل کابینه عراق به "جنگ نفوذ" میان تهران و واشنگتن تبدیل خواهد شد. ـ احتمالا ایران نهایت تلاش خود را خواهد کرد تا در بحث تشکیل دولت آتی عراق انتقام سختی از واشنگن بگیرد و مانع تحقق سناریوی مورد نظر آن شود.
در حقیقت به همان اندازه که شرکت همزمان دو جریان نزدیک و مخالف ایران یعنی الفتح و سائرون در تشکیل دولت دشوار است، حذف هر کدام نیز دشوارتر است.
اگر ليست سائرون از معادله تشكيل حكومت كنار گذاشته شود ، كه اين اقدام هم از سوى ايران صورت مى گيرد، مقتدی صدر به آسانی به تشکیل حکومت از سوی جریان نزدیک به جمهوری اسلامی ایران تن نخواهد داد. در اين هنگام است كه جريان صدر با تهدید به انتفاضه و تظاهرات به مقابله با آن برمى خیزد.
با اينكه اغلبيت مردم عراق بنظر مى رسد كه با انتخاب سائرون كه در حقيقت طيف مقتدى صدر ، محوريت آن را به عهده دارد، در نظر دارند حكومت آينده عراق را زير نظر وى تشكيل دهند تا اينكه اهرم قدرتمندى را بر عليه فاسدان و مغرضان سياسى در عراق داشته باشند.
پيشينه اقدامات مقتدى صدر به گونه اى است كه در صورت تخلف نخست وزير از دستورات او ، يك روزه وى را بركنار كرده وبه محاكمه كشاند.
در اين شرايط نيز ملت رنجديده عراق ، بنظر مى رسد كه دل به اين سراب بسته واميد دارند كه اين جريان ، شرايط اقتصادى واجتماعى آنان در عراق را سامان دهد. نا گفته نماند كه در صورت وقوع چنين رخدادى در عراق ، مقتدى صدر به چهره اى قدرتمند واسطوره اى تغيير يافته كه سرانجام آن همواره در جهان سوم ، بوجود آمدن استبداد وقدرت متمركز در يك فرد خواهد بود كه بسيار خطرناك بشمار خواخد رفت.
عراق همواره شرايط پيچيده اى داشته ودارد.
بايد همچنان به تحولات عراق در روزهاى آينده چشم دوخت.
نظر شما